به مناسبت سالروزشهادت آیت الله صدوقی (ره)
سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۲۰:۰
به مناسبت شهادت آیت الله صدوقی (ره)
شهيد آيت اللّه شيخ محمد صدوقي، سومين شهيد محراب، نماينده امام و امام جمعه يزد بود. او در روز جمعه دهم رمضان 1402 پس از اقامه نماز جمعه به دست منافقان به شهادت رسيد و اين همان معراج به سوي اللّه بود كه او آرزويش را داشت و بارها از خدا خواسته بود. آن پرهيزگار خطاب به دشمنان اسلام و نظام اسلامي چنين گفته بود: «به فرض آن كه مرا ترور كرديد؛ چه مي شود؟ مرغابي را از آب مي ترسانيد؟».
شهيد آيت اللّه صدوقي از ياران صديق و باوفا و قديمي امام امت بود. او يار امام در تمامي صحنه هاي انقلاب و ياور ملت محروم بود كه به حق در عمل نيز اين چنين بود. او مردي از سلاله پاك تشيع علوي و ادامه دهنده راه ائمه معصومين عليهم السلام بود. شهيد صدوقي عابدي مخلص و زاهدي بي ريا بود. از كار شبانه روزي و در خدمت مردم بودن هيچ احساس خستگي نمي كرد و بسيار مقاوم بود. در مبارزه با طاغوت و طاغوتيان بسيار شجاع و فعال بود. او، هم چنين حافظه اي بسيار قوي و خوب داشت كه زبانزد همگان بود. اين مرد پاك طينت و نيكوسيرت داراي چنان جاذبه قوي و نيرومندي بود كه در همان برخورد نخست، افراد را به انقلاب و اسلام و امام جذب مي كرد. شهيد بزرگوار آيت اللّه صدوقي در ايام حيات پربركت علمي خويش در محضر استادان زيادي زانوي ادب زده و در دروس مختلف از آنان كسب فيض كرده است. شخصيت آيت اللّه صدوقي تأثيرپذيري فراواني از امام خميني داشته است و امام در زمره استادان اين انديشمند متعهد و صادق به شمار مي رود. او هم چنين از محضر بزرگاني هم چون: آيت اللّه شيخ عبدالكريم يزدي، آيت اللّه سيدصدرالدين صدر، آيت اللّه سيدمحمدتقي خوانساري، آيت اللّه سيدمحمد حجت كوه كمره اي، سيد علي محمد كازروني و شيخ غلام رضاي فقيه خراساني خوشه هاي دانش و فضيلت چيده و بهره ها جسته است. شهيد والا مقام آيت اللّه صدوقي داراي فضايل اخلاقي فراواني بود. او مظهر صداقت و پاكي بود. درون و برونش يكي بود. به آن چه مي خواند و مي فهميد عمل مي كرد. قرآن كتابي بود كه هيچ گاه از او جدا نمي شد. ادب و متانت او زبانزد عام و خاص بود و روزهاي عيد وقتي كه مردم و مسئولان به ديدارش مي رفتند، بدون استثنا براي همه برمي خاست و اين كار را نه از روي اكراه و بي ميلي، كه با نشاط و شوقِ وصف ناپذير انجام مي داد. آيت اللّه صدوقي از حاميان گروه فداييان اسلام بود. او در حمايت از اين گروه از هيچ كاري فروگذار نكرد، به طوري كه سيدعبدالحسين واحدي براي پنهان شدن به خانه او پناه مي برد. شهيد صدوقي او را دو روز پشت آينه ديواري اتاق پنهان مي كند و او را از دست مأموران رژيم نجات مي دهد. شهيد صدوقي هم چنين پس از فوت رهبر مذهبي يزد، عالم پرهيزگار و پرآوازه، شيخ غلام رضا فقيه خراساني، با درخواست مردم و توصيه حضرت امام خميني رحمه الله عليه چنان وسيع و فراگير عمل كرد كه تمامي استان يزد و بخشي از مناطق ديگر ايران به صحنه مبارزه عليه رژيم تبديل شد. از آن پس در اكثر مقاطع مهم روحانيان يزد همراه با شهيد صدوقي عليه رژيم مستبد و ستم گر اعلاميه مي دادند و به افشاگري مي پرداختند. آيت اللّه صدوقي تنها مرد تتبّع، تحقيق و نگارش نبود، بلكه در تدريس و تربيت شاگردان از مردان موفق زمان خود به شمار مي رفت. درس وي يكي از حلقه هاي با شكوه درسي حوزه به شمار مي رفت. شهيد صدوقي تدريس علوم ديني را در اولويت زندگي خويش قرار داده بود و حقيقتاً در مسند تدريس از استادان برجسته و ارزش مند حوزه به شمار مي آمد. او در مدت تدريس، شاگردان فراواني تربيت كرد كه بعدها هريك منشأ خدمات اجتماعي و علمي فراوان گرديدند. از شمارِ بسيارِ شاگردان و آنان كه از محضر وي كسب فيض كرده اند مي توان به اين افراد اشاره كرد: استاد علامه محمدتقي جعفري تبريزي، شهيد مرتضي مطهري و شهيد قدوسي. از چندين هفته قبل از شهادت آيت اللّه صدوقي، جواني در حدود 25 سال با لباس بسيجيان در مسجد ايشان پيدا شده بود و زاهدانه به مسجد رفت وآمد مي كرد. اين برخورد او باعث مي شد كسي به او بدبين نشود. روز دهم ماه مبارك رمضان 1360 با روز جمعه هم زمان شد. آيت اللّه صدوقي غسل جمعه كرد و به طرف مسجد «ملااسماعيل» حركت كرد. خطبه هاي نماز جمعه را خواند و سپس به نماز ايستاد و چون نماز تمام شد آن جوان كه بعد هم مسلّم شد از وابسته هاي منافقان است از پشت سر به آقا هجوم آورد. ناگاه صداي انفجار مهيبي در فضاي مسجد پيچيد و شور و غوغاي عجيبي همه مسجد را فرا گرفت...