کانون خبرنگاران نبأ: پیش از اعزام به حج تمتع، با اصرار فراوان دیدار ۷۲ یار قرآنی با حضرت امام(ره) محقق شد؛ دیداری که درسهای ماندگاری از بنیانگذار کبیر انقلاب برای حاملان کلام وحی به یادگار نهاد.
محسن بادپا از قاریان قرآن کریم و یکی از 72 دونفری بود که در سال 1361 در دیدار قاریان قرآن با حضرت امامخمینی(ره) حضور داشت.
به گزارش خبرنگار جماران ما،به نقل از خبر گزاری بین المللی قرآن:وی که برای تحقق این دیدار تلاشهای زیادی انجام داده بود، در رابطه با خاطره زیارت حضرت امام(ره) میگوید: در سال 1361 قرار شده بود عدهای از قاریان و حافظان قرآن کریم به نیت شهدای هفتم تیر، 72 نفر بودند به حج تمتع اعزام شوند. این افراد برگزیدگان کشوری بودند و از هر استان، 5 نفر انتخاب شده بود. هدف این سفر نیز علاوه بر انجام اعمال حج تمتع، تلاوت دستهجمعی و برگزاری محافل قرآنی در راستای دفع تبلیغات مصموم رسانههای وهابی علیه تشیع بود.
به همین منظور و یک هفته پیش از اعزام، گروه اعزامی، در اردوگاه منظریه که امروزه نامش به اردوگاه شهید باهنر تغییر یافته است، جمع شده تا در این رابطه هماهنگیهای لازم صورت گرفته و اعزامی تیم اعزامی در رابطه با فعالیتهای لازم توجیه شوند.
دو روز تا اعزام باقی مانده بود. بنده نیز که جزء یکی از 10 برگزیده تهران بودم و در این تیم حضور داشتم، گروه را جهت اعلام درخواست دیدار از دفتر حضرت امام(ره) هماهنگ کرده و هدایت میکردم چرا که ما به مدت یک هفته در نزدیکی جماران بودیم و علاقهمند بودم که پیش از سفر، حضرت امام(ره) را زیارت کنیم.
حضرت امام(ره) همان سال سکته قلبی سختی داشتند و بخش وسیعی از ماهیچههای قلب ایشان از کار افتاده بود و دوران نقاهت بیماری خود را سپری میکردند؛ به همین خاطر حجتالاسلام امامجمارانی، با درخواست ما برای دیدار با امام(ره) موافقت نمیکردند و میگفتند حضرت امام(ره) نیاز به استراحت دارند و دکترها اجازه دیدارهای سنگین به ایشان نمیدهند.
ما همچنان مُصّر بودیم و معتقد بر این مطلب که امام(ره) به قاریان توجه ویژهای دارند و اگر بدانند که قاریان قرآن خواستار دیدار و زیارت ایشان هستند، موافقت میکنند. حجتالاسلام امامجمارانی گفتند، من با دفتر حضرت امام(ره) صحبت کردم و موافقت نکردهاند. بنده تصمیم خودم را گرفتم و به دیگر شرکتکنندگان گفتم، حجتالاسلام امام جمارانی روزی یکی دو بار به محل اردوگاه میآیند. این بار که آمدند شعار بدهیم تا دیدار حاصل شود. دو روز به اعزام مانده بود. وقتی حجتالاسلام امام جمارانی آمدند این شعار را آماده کردیم؛ «پیش از حج بیتالله، زیارت روحالله».
اعضای تیم نیز یک صدا این شعار را تکرار میکردند . گفتم قطع نکنید و همین طور ادامه دهید. ایشان خندیدند و رفتند با این بار با سید احمد آقا صحبت کردند و ایشان هم مطلب را به حضرت امام(ره) منتقل کرده و امام(ره) فرموده بودند، بله حتما بیایند. این بود که تنها و اولین دیدار قرآنیان با امام خمینی(ره) در آن سال به صورت یک رویداد تاریخی ثبت شد و پس از آن چنین دیداری تکرار نشد.
آن روز وقتی وارد حسینیه جماران شدیم، در همان لحظه اول متوجه تهویههای قوی در فضای حسینیه شدیم به طوری که با کار کردن این تهویهها، باد شدیدی میآمد. بعد متوجه شدیم که این تهویهها جهت آمادهسازی فضای برای قلب بیمار و ضعیف امام(ره) با چنین شدتی به کارانداخته شده بودند.
پس از لحظاتی دیدیم صندلی امام(ره) را بردند. ما ناراحت شدیم و گمان کردیم که حال حضرت امام(ره) مساعد نیست و نتوانستهاند بیایند. در همین حال بودیم که امام(ره) تشریف آوردند. بچههای تیم اعزامی به حج، خوشحال از این دیدار و با بغضهایی در گلو چشمانی اشکبار شعار میدادند. نورانیت چهره امام(ره) یکی از لحظاتی است که در خاطره همگیمان ثبت شد و هرگز آن نگاه آرام و آن صورت نورانی از خاطرمان نرفت.
با اینکه پزشکان جهت حفظ سلامت حضرت امام(ره)، ایشان را از نشستن بر روی زمین منع کرده بودند، امام روی زمین نشستند. پیش از شروع جلسه امام(ع) به اطرافیان فرموده بودند در جلسه قرآن روی صندلیشان نمینشینند و صندلی را بیرون ببرند.
این اولین درسی بود که در آن روز و در آن دیدار از حضرت امام(ره) به یادگار داریم. خضوع و خشوع ایشان در برابر ساحت قرآن، به اندازهای بود که همگیمان متحیر شده بودیم.
ابتدای جلسه آقای اعتمادیان، رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه وقت، سخنرانی کرد. سپس حجتالاسلام امامجمارانی که آن زمان نماینده امام در اوقاف نیز بودند، سخنانی بیان کرد.
آقای اعتمادیان، یک جلد قرآن از طرف قاریان به حضرت امام(ره) اهدا کردند. وقتی آن جلد قرآن را نزد امام(ره) بردند، امام(ره) با سختی از جا بلند شده و تمام قد ایستادند، قرآن را بوسیدند و احترام کردند و به دست رئیس دفترشان دادند و دوباره نشستند.
سپس سه نفر از قاریان به قرائت آیاتی از قرآن پرداختند. ابوالفضل علامی از قم، اصغر میری از تهران و یکی از برادران اهل سنت، مولوی عبدالرئوف جنگیزهای، از سیستان و بلوچستان، سه نفری بودند که نزد امام به قرائت قرآن پرداختند.
یکی از اهداف بنده برای تحقق دیدار قاریان با حضرت امام(ره)، این بود که در آن زمان برخی از به ظاهر علما در رابطه با تلاوت قرآن به شیوه قرائت قاریان مصری تخطئه میکردند و همچنین الله الله گفتن در فواصل قرائت قرآن را درست نمیدانستند. حتی برخی از دوستان و اطرافیان قاریان نیز عنوان میکردند که شما مطمئن هستید که در زمان حضرت رسولالله (ص) به همین صورت قرآن تلاوت میشد؟ و به این صورت سعی در ایجاد شبهه در رابطه با روش قرائت قرآن قاریان داشتند.
بنده به همین خاطر از اعضای حضور یافته خواستم تا عین همان قرائت قرآن را نزد امام(ره) انجام دهند و دیگران نیز در فواصل قرائت قرآن و الله الله و تشویق، خدمت امام به عنوان مجتهد اعلم زمان اجرا کنیم اگر ایشان مخالفت نکردند، میشود تقریر مرجع وعین تائید است.
اما امام(ره) نه تنها مخالفت نکردند، بلکه آخر جلسه هم صحبت نکردند و هر چه ما شعار دادیم که پیش از «حج بیتالله، رهنمود از روحالله»، ایشان پاسخ ندادند، دست تکان دادند و بعد جلسه را ترک کردند.
امام(ره) دقیقا مثل کسی که در جلسه قرآن شرکت میکند، قرآن خود را گوش دادند و بعد رفتند؛ پس از آن، پیغام داده بودند که بعد از تلاوت قرآن صحبت من جایی ندارد، آنجا هیچ جای صحبت من نیست. خضوع و خشوع در حالت نشستن در محضر قرآن، به خطر انداختن سلامتیشان، برخواستن در مقابل قرآن و احترام خاص و ویژهشان به قرآن، درسهایی بود که آن روز آن تیم 72 نفره از آن دیدار به یادگار برگرفته و خواهند داشت.
ضمنا فیلم های مرتبط به این دیدار در قسمت چند رسانه ای سایت (فیلم ) برای علاقمندان بارگزاری شده است.